ابزار وبمستر

رنج خیابانی

فاطمه

21 دی 1392 14:02
 
(رنج خیابانی)
 
یک زن که مجبور است فکر دلبری باشد 

هر روز درگیر قرار دیگری باشد
در فکر آزادی ست با زنجیر میرقصد

شاید به فکر روزهای بهتری باشد
 
یک دختر معمولی معصوم، یادت با چشمهایی ساکت و مغموم ، یادت هست؟

در فکر تو تسخیر او با گندم موهاش 

در قلب او یک حس نامعلوم ، یادت هست؟

سرد خیابانی که تاریک است و بارانی
دود دمادم اشکهای گرم و پنهانی

آن دورها ابری که خاموشانه می بارد 

بر تکه های روح یک رنج خیابانی
 


با شیشه های الکلی سر می کشد غم را
جیغ سقوط و برج های خشک درهم را

دیوانه! عاشق! فاحشه!‌ یک درد بی درمان!

خوابی که پایان میدهد رویای مرهم را...

این است آنچه ساخته اند برای جوانان....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 21 دی 1392برچسب:, | 14:12 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |