ابزار وبمستر

مهمان آتش

فاطمه

1392 14:12
 
این طرف مشتی صدف آنجا کمی گل ریخته



موج، ماهیهای عاشق را به ساحل ریخته



بعد از این در جام من تصویر ابر تیره‌ ایست



بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته



مرگ حق دارد که از من روی برگردانده است



زندگی در کام من زهر هلاهل ریخته



هر چه دام افکندم، آهوها گریزان‌تر شدند



حال صدها دام دیگر در مقابل ریخته



هیچ راهی جز به دام افتادن صیاد نیست



هر کجا پا می‌گذارم دامنی دل ریخته



زاهدی با کوزه‌ای خالی ز دریا بازگشت



گفت خون عاشقان منزل به منزل ریخته!
[Web] -
[ نظر متعلق به مطلب با عنوان:معرفی نویسنده
     
 

 

فاطمه

   
 
مهمان آتش

راحت بخواب ای شهر! آن دیوانه مرده است



در پیله ابریشمش پروانه مرده است



در تُنگ، دیگر شور دریا غوطه‌ور نیست



آن ماهی دلتنگ، خوشبختانه مرده است



یک عمر زیر پا لگد کردند او را



اکنون که می‌گیرند روی شانه، مرده است



گنجشکها! از شانه‌هایم برنخیزید



روزی درختی زیر این ویرانه مرده است



دیگر نخواهد شد کسی مهمان آتش



آن شمع را خاموش کن! پروانه مرده است



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:, | 14:21 | نويسنده : محمود داداش رستمی ثالث |